سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 378913

  بازدید امروز : 0

  بازدید دیروز : 10

روس پرسрусспрес

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

لینک دوستان





















 

روس پرسрусспрес
АЛИ ВАТАНЫ
دانش آموخته علوم سیاسی

 

پیوندهای روزانه

 

لوگوی سایت

روس پرسрусспрес

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

سخن مسئول وب[19] . گزارش تصویری[14] . مقالات[14] . اخبار روسیه[13] . سیاست در روسیه[7] . زبان روسی[4] . صنعت نظامی روسیه[3] . سیمای اقتصادی روسیه . بلاروس . چچن .

 

آرشیو

گزارش تصویری
مقالات
سیاست در روسیه
سیمای اقتصادی روسیه
صنعت نظامی روسیه
سیمای اجتماعی ، فرهنگی ،تاریخی و مشاهیر روسیه
زبان روسی
اخبار روسیه
سخن مسئول وب

 

اشتراک

 

 

هرکس چیزی از سحر بیاموزد، پایان کارش با پروردگارش است . [امام علی علیه السلام]

گزارش تصویری

نویسنده:АЛИ ВАТАНЫ::: پنج شنبه 86/11/25::: ساعت 3:36 عصر

photos of soviet military pilot from afghanistan 1

photos of soviet military pilot from afghanistan 3

photos of soviet military pilot from afghanistan 4

photos of soviet military pilot from afghanistan 5

photos of soviet military pilot from afghanistan 27

russian army truck 1

russian army truck 3

russian army truck 4

russian army truck 5

russian army truck 6

russian army truck 7

russian army truck 8

  

T

 

 

A

 

Russian spiral space shuttle 2

Russian spiral space shuttle 3

Russian spiral space shuttle 5

Russian spiral space shuttle 6

 

Russian spiral space shuttle 8

 Ta

 user posted image
user posted image

user posted image

user posted image
user posted image
user posted image



گزارش تصویری از روسیه

نویسنده:АЛИ ВАТАНЫ::: دوشنبه 86/11/22::: ساعت 5:9 عصر

Daily shots from Russia, part 3 6

car wrongly parked in Russia 1



اختلافات روسیه و امریکا

نویسنده:АЛИ ВАТАНЫ::: سه شنبه 86/11/16::: ساعت 2:44 عصر
رویکرد نظامی‌گرایانه و یکجانبه بوش باعث شده است که قدرت های بزرگ سابق از جمله روسیه در پی حفظ موقعیت نظامی و سیاسی خود برآید به‌گونه‌ای که درمورد روسیه،پوتین پس ازاعلام مخالفت جدی با سیاست‌های بوش در کنفرانس امنیتی مونیخ در بهمن ماه سال گذشته اکنون به این مخالفت‌های شفاهی خود جنبه عملیاتی بخشیده است.

واقعیت این است که پس از امضای پیمان اصلاح‌شده محدودیت سلاح‌های متعارف در اروپا در سال 1999 ، تنها روسیه، بلاروس، قزاقستان و اوکراین آن را تصویب و اجرا کرده‌اند و سایر دول اروپایی از اجرای این معاهده طفره رفتند در نتیجه روسیه به‌صورت یکجانبه به تعهدات خود عمل کرده است که استمرار این وضعیت در کنار تصمیم بوش به استقرار سپر دفاع موشکی در لهستان و چک و همینطور استقرار سلاح‌های متعارف در رومانی و بلغارستان پوتین را به چنین حرکتی سوق داد.

پوتین اکنون با واکنش‌های جدی و پیاپی به سیاست‌های تحریک‌آمیز آمریکا و انگلیس ضمن تقویت ملی‌گرایی روسی درصدد است به افکار عمومی روسیه توجه دهد از حمایت احتمالی نامزدهای موردتوجه غرب دست بکشند و آخرین نکته در تنش اخیر بین روسیه با آمریکا و اروپا که از آن با عنوان جنگ سرد جدید یاد شده است، نگرانی تاریخی آمریکا و اروپای غربی از روسیه بزرگ است که در سال‌های اخیر به دنبال غلبه بر بحران‌های سیاسی و اقتصادی توانسته رشد اقتصادی حدود 7 درصد را تجربه کند و بدین ترتیب به‌عنوان مهم‌ترین رقیب آمریکا و غرب در حوزه‌های استراتژیک و با توانایی بالفعل سلاح‌های استراتژیک با وضعیتی احیاء شده باقی بماند.

بدین ترتیب سناریوی تضعیف روسیه و ضربه زدن به پوتین دارای ملاحظات متعددی است که آمریکا و انگلیس به‌عنوان پرچمداران گروه غرب علیه روسیه آن‌را دنبال می‌کنند.

آنچه مسلم است اینکه روابط آمریکا و روسیه در زمان ریاست جمهوری ولادمیر پوتین همواره نوسانی بین همکاری دوجانبه و مواجهه را به خود دیده است.

روسیه در تعامل با ایران از خط آمریکا فاصله گرفته است و در احداث نیروگاه اتمی بوشهر با ایران همکاری دارد و درخواست آمریکا رابرای توقف همکاری هسته ای با تهران رد کرده است.

ولادیمیر پوتین اعلام کرده است: ازحق تهران برای دستیابی به انرژی هسته ای حمایت می کند..

پوتین بسیاری از اقدامات دولت نومحافظه‌کار آمریکا در شرق اروپا و به خصوص نزدیکی مرزهای خود را تهدید کننده امنیت ملی و منافع خود می‌داند و آشکارا مخالفت خود را با راهبردهای کاخ سفید در این مناطق اعلام کرده است.

اتفاقاتی نظیر سپر ضد موشکی آمریکا، ادامه گسترش ناتو در شرق اروپا و تلاش برای تشکیل حکومت‌های طرفدار غرب در کشورهای همسایه مسکواخیراً موجب تشدید تنش در روابط مسکو و واشنگتن شده است.

روسیه از طرح های آمریکا برای استقرار دیوار دفاعی موشکی در لهستان و ساخت ایستگاه راداری در جمهوری چک بسیار خشمگین شده است.

از طرفی آمریکا و ناتو می گویند این تاسیسات روسیه را هدف قرار نخواهند داد بلکه بیشتر برای کشورهایی چون ایران و کره شمالی برنامه ریزی شده اند.

با این همه پوتین هشدار داده در صورتی که واشنگتن برنامه خود را عملی کند ، موشک های روسیه نیز اروپا را نشانه خواهند گرفت.

موضوع استقلال کوزوو نیز از دلایل دیگر اختلاف دو کشور است وکشورهای غربی حامی برنامه ای هستند که کوزوو را از صربستان مستقل می کند اما روسیه که در شورای امنیت سازمان ملل دارای حق وتوست می گوید مذاکرات بیشتری باید بر سر این مسئله انجام گیرد

امروزه روسیه اکثر بدهی های ‏خارجی خود را به خاطر گران شدن نفت و گاز پرداخته است و قدرت اقتصادی روسیه هم بهبود قابل توجهی پیدا ‏کرده است قدرت سیاسی روسیه هم افزایش یافته است .

پیش بینی می شود پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری روسیه در دوم مارس 2008 (12 اسفند 86) پوتین بتواند کار سیاسی خود را در سمت نخست وزیری آینده روسیه ادامه دهد زیرا وی سال 1999 نخست وزیر روسیه بود و تجربه این سمت را نیز دارد.

 



همه جانشینان پوتین

نویسنده:АЛИ ВАТАНЫ::: جمعه 86/11/12::: ساعت 5:18 عصر

ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه، دیمیتری مدود، تکنوکرات نه چندان شناخته شده را به عنوان شخصی که به عقیده او لیاقت جانشینی‌اش را دارد، به مردم روسیه معرفی کرده است و به نظر می‌رسد که خود امیدوار است با انتخاب مدود به ریاست جمهوری در انتخابات دوم مارس، پوتین به نخست وزیری برگزیده شود و در حقیقت او باشد که باز کنترل امور را در روسیه به دست داشته باشد.

 اما به رغم این که به پیش‌بینی بسیاری از تحلیل‌گران، با وجود حمایت پوتین، پیروزی مدود تقریباً از هم اکنون مسجل است، هنوز شماری دیگر از نامزدها خواستار شرکت در انتخاباتی هستند که سرنوشت کرسی پوتین را پس از خداحافظی او با کرملین مشخص می‌کند. از هم اکنون یکی از کاندیداهای مخالف پوتین داوطلبانه از دور رقابت‌ها خارج شده و صلاحیت یکی از نامزدهای دیگر اپوزیسیون نیز از سوی کمیسیون انتخابات رد شده است. تقریباً بیشتر این نامزدها خارج از روسیه و حتی شماری از آن‌ها در داخل روسیه نیز چندان شناخته شده نیستند.

 

 دیمیتری مدودیف، حزب روسیه متحد:

 

 مدودیف ، معاون اول نخست‌وزیر روسیه کاندیدای مورد حمایت پوتین است و پیش‌بینی می‌شود با اختلاف زیادی بر سایر رقبای انتخاباتی‌اش پیروز شود. نظرسنجی‌های عمومی حاکی از آن است که مدود حتی ممکن است تا 82 درصد آراء را به خود اختصاص دهد.

 مدودیف 42 ساله از جمله افرادی است که پوتین را از زمانی که از مقامات محلی سنت‌ پترزبورگ بوده تا مسکو و تا به امروز همراهی کرده است و به این ترتیب دست‌کم 17 سال است که با رییس جمهور فعلی روسیه رابطه کاری نزدیکی دارد. او که در رشته حقوق تحصیل کرده است سال 1999 به مسکو منتقل شده و از آن زمان تا کنون زیر نظر پوتین به سرعت مراتب ترقی را طی کرده است.

 مدودیف یک سال بعد از انتقال‌اش به مسکو ریاست ستاد انتخاباتی پوتین را در انتخابات ریاست جمهوری سال 2000 به عهده گرفت. او در سال 2003 به ریاست بخش اداری کرملین برگزیده شد و تا سال 2005 که به مقام معاونت نخست‌وزیری ارتقا یافت، عهده‌دار این سمت بود. مدودیف همچنین در حال حاضر با حفظ سمت مدیر عامل شرکت دولتی گازپروم، یکی از کلیدی‌ترین شرکت‌های فعال در بخش انرژی (در روسیه و در مقیاس جهانی) است.

 به اعتقاد بسیاری از روس‌ها او گزینه‌ای به مراتب لیبرال‌تر و آزاداندیش‌تر از استادش، پوتین، به شمار می‌رود چرا که دست کم بر خلاف پوتین سابقه فعالیت در سازمان جاسوسی مخوف دوران کمونیستی در کارنامه فعالیت‌هایش ثبت نشده است. علاوه بر این مدودیف تجربه خوبی نیز در اداره امور اقتصادی دارد که البته بخش عمده آن را مرهون سمت مدیر کلی شرکت گازپروم است.

 اما پرسش بزرگی که درباره او همچنان بی‌پاسخ مانده و شاید برخی از روس‌ها را درباره انتخاب مدودیف به ریاست جمهور دچار تردید کرده این است که چرا پوتین او را به عنوان جانشین مطلوب خود انتخاب کرده است؟ آیا این به آن معنا نیست که هر چه پوتین فرمان دهد مدودیف بی چون و چرا اجرا می‌کند؟ شکی نیست که مدودیف در حضور پوتین (که به عنوان نخست وزیر در کنارش خواهد بود) شخصیتی متفاوت خواهد داشت و این بیشتر به این خاطر است که او خود به تنهایی هیچ جایگاه و شانسی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ندارد.

 مدودیف  به مردم روسیه وعده داده است که روسیه را در همان مسیری پیش ببرد که این کشور در هشت سال گذشته تحت رهبری پوتین طی کرده است و این برای بسیاری از مردم این کشور که در این هشت سال شاهد رشد اقتصادی بی‌سابقه و بهبود وضع معیشت بوده‌اند، وعده دلگرم کننده‌ای است. مدودیف  در همین حال قول داده است که در صورت انتخاب، بیش از پوتین به مسائل اجتماعی روسیه از قبیل کیفیت آموزش و خدمات بهداشتی و درمانی بپردازد.

 

 گنادی زیوگانوف، حزب کمونیست:

 

 زیوگانوف 63 ساله گرگ باران دیده‌ای است که عرصه سیاست روسیه را هم در دوران اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی سابق و هم در فدراتیو روسیه کنونی آزموده است. نقطه اوج فعالیت‌های او در عرصه سیاسی رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری روسیه در سال 1996 بود که او حتی تا مرز شکست بوریس یلتسین، رییس جمهور وقت، پیش رفت و اگر چنین می‌شد شاید تاریخ روسیه دگرگون می‌شد. او در دور دوم انتخابات که با جنجال فراوانی همراه بود از یلتسین شکست خورد.

 او حتی در انتخابات سال 2000 نیز رقیب سختی برای پوتین محسوب می‌شد اما از آن پس محبوبیت او به شدت رو به افول گذاشته است و پیش‌بینی‌های فعلی حاکی از آن است که زیوگانوف دست کم 6 و حداکثر 15 درصد آراء را از آن خود خواهد کرد.

 او در ایجاد ارتباط با مخاطبانش خبره است و بیشتر هواداران او را افراد سالخورده تشکیل می‌دهند. اما در روسیه امروز افراد سالخورده که تعدادشان در مقایسه با نسل جوان را به کاهش است پایگاه چندان قدرتمندی برای مبارزات سیاسی و انتخاباتی به شمار نمی‌روند.

 منتقدان زیوگانوف او را متهم می‌کنند که خود را به پوتین فروخته است و معتقدند انتقادهای از سیاست‌های داخلی و خارجی کرملین در سال‌های گذشته بسیار معدود و کم‌رنگ‌تر از آن بوده است که چهره یک اپوزیسیون واقعی را به او و حزب کمونیست روسیه بدهد. البته ممکن است بخشی از این ناخشنودی که حتی بسیاری از کمونیست‌ها را از او رنجانده است، پس از انتخابات اخیر دوما دگرگون شده باشد. انتخابات اخیر دوما که با پیروزی خیره کننده حزب «روسیه متحد»، حزب مورد حمایت پوتین، همراه بود، اعتراض و انتقادهای تند زیوگانوف را در پی داشت طوری که حتی او در یکی از مصاحبه‌هایش این انتخابات را کثیف‌ترین پرونده تاریخ روسیه خواند.

 او معتقد است که پس از موج خصوصی‌سازی‌هایی که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و به خصوص پس از دوران حکومت پوتین کشور را فرا گرفت، ذخایر و منابع طبیعی روسیه و صنایع حساس و استراتژیک این کشور باید بار دیگر ملی شوند. او می‌گوید:«باید ثروتی که در دهه 1990 و در بحبوحه دزدی‌های آن دوران از مردم ربوده شد بار دیگر به مردم باز پس داده شود.» به عقیده کاپیتالیسم نوعی «بربریت» است.

 

 ولادیمر ژیرونوفسکی، حزب لیبرال دموکرات:

 

 ژیرونوفسکی از یک کلام «شومن» صحنه سیاست روسیه است. او ملغمه‌ای از تضادهاست؛ کسی که زمانی ژست عقاید ملی‌گرایی افراطی (اولترا ناسیونالیستی) و ایدئولوژی ضد غربی می‌گیرد و حتی سابقه یهود ستیزی (آنتی سمیتیزم) در پرونده خود دارد و در همین حال در سال 2001 فاش می‌شود که پدر خودش یهودی بوده و البته خودش هم به این مساله اعتراف می‌کند.

 او که 61 ساله است در تمام روسیه به خاطر کتک کاری و راه انداختن زد و خوردهای متعدد در صحن پارلمان روسیه شهرت دارد و البته چند نمونه از زد و خوردهایش را هم در استودیوهای تلویزیونی و در میان مصاحبه‌های تلویزیونی زنده اجرا کرده است. بسیاری از روس‌ها معتقدند که او «آدم» اداره اطلاعات است هر چند که خود او بارها این مساله را تکذیب کرده است.

 حزب لیبرال دموکرات که او در سال 1990 بنیان گذاشت در آغاز کار خوب عمل می‌کرد اما زمانی که کرملین حزب «روسیه متحد» را پدید آورد و به حمایت از آن پرداخت، این حزب نیز مانند سایر احزاب دیگر در روسیه به حاشیه صحنه سیاست رانده شد.

 ژیرونوفسکی به تجربه نشان داده است که عاشق رسوایی‌ها و جار و جنجال‌های سیاسی است که احساسات عوام را تحریک می‌کند. آخرین نمایشنامه‌ای که حزب او برای جلب توجه عموم اجرا کرده قرار دادن الکساندر لوگووی، مظنون اول پرونده قتل الکساندر لیتویننکو، در بالای فهرست نامزدهای این حزب در انتخابات دوما بود. لوگووی که مظنون است به مسموم کردن مامور سابق کا‌گ‌ب در لندن، اکنون به کمک «شاهکار» ژیرونوفسکی یکی از نمایندگان دوما است و با استفاده از مصونیت قضایی که این مقام برایش ایجاد کرده مساله استرداد او به بریتانیا دست کم برای چهار سال دیگر منتفی است.

 ژیرونوفسکی در نظر عموم مردم یکی از جیره‌خواران کرملین محسوب می‌شود و برنامه ستاد انتخاباتی او شعار نه چندان به روز «تقویت ارتش» و «حفاظت از روسیه درباره مهاجمان خارجی» را به عنوان محور تبلیغات خود انتخاب کرده است. نظر سنجی‌ها نشان می‌دهند که ژیرونوفسکی احتمالاً حدود 11 درصد آراء را به خود اختصاص می‌دهد.

 

 آندره بوگدانوف، حزب دموکراتیک:

 

 بوگدانوف کاندیدای مرموز انتخابات روسیه است. او 37 ساله است و تقریباً غیر از مطالبی که روی وبلاگ شخصی‌اش منتشر شده، کسی چیز زیادی درباره او نمی‌داند. البته وبلاگ شخصی بوگدانوف نیز بیش از این که اطلاعاتی درباره این نامزد انتخابات ریاست جمهوری در اختیار کاربران قرار دهد، به نمایش عکس‌های آخرین سفر تفریحی بوگدانوف اختصاص یافته که او را با مایو در کنار دریاچه‌ای نشان می‌دهد. در حقیقت بوگدانوف با موهای بلندی که همیشه پشت سرش در حالتی آشفته و مجعد قرار گرفته‌اند بیشتر به خوانندگان موسیقی راک در دهه 1980 شبیه است تا سیاستمدار.

 حزب دموکرات او نیز در آماری که با توصیف نامزد حزب‌اش در انتخابات ریاست جمهوری تطابق دارد، در آخرین انتخابات روسیه که انتخابات دوما بود تنها 90 هزار رای کسب کرد. و جالب این که با این حال بوگدانوف موفق شده است دو میلیون امضا در حمایت از خود جمع کند که پیش شرط نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری است و بنا به رای کمیسیون برگزاری انتخابات روسیه شمار امضاهای جعلی در این مجموعه بیش از پنج درصد میزان قانونی آن نبوده است.

 گفته می‌شود که او از سوی کرملین حمایت می‌شود تا در این انتخابات شرکت کند و هدف اصلی از حضور او شکستن آراء مخالفان پوتین است. همچنین گفته می‌شود که او پیش از این یکی از اعضای ارشد «حزب روسیه متحد»، حزب محبوب پوتین بوده است.

 شعار انتخاباتی او پیوستن روسیه به اتحادیه اروپا است. بر اساس نظر سنجی‌ها او شانسی برای ربودن بیش از 1 درصد آراء ندارد.

 

 میخاییل کاسیانوف و گری کاسپاروف:

 

 این افراد در حالی وارد گود رقابت انتخابات ریاست جمهور روسیه می‌شوند که پیش از این میخاییل کاسیانوف 50 ساله و نخست وزیر اسبق روسیه به اتهام جعل بیش از 13 درصد از دو میلیون امضای حمایت کاندیداتوری، توسط کمیسیون برگزاری انتخابات از فهرست نامزدهای حذف شده است و گری کاسپاروف، قهرمان مشهور شطرنج که از مخالفان سرسخت پوتین است نیز به دلیل مشکل تراشی‌های دولت برای پذیرش کاندیداتوری او، از ادامه راه منصرف شده است. کاسیانوف نیز که در سال‌های اخیر به جمع منتقدان پوتین پیوسته است ادعای کمیسیون انتخابات را درباره جعل امضاهای او دسیسه کرملین می‌داند و آن را تکذیب می‌کند.

 



پیش بینی های 2008 به نقل از سایت روسیران

نویسنده:АЛИ ВАТАНЫ::: یکشنبه 86/11/7::: ساعت 6:17 عصر

 

سال 2008، سال انتخابات ریاست جمهوری در روسیه و ایالات متحده است. صرف نظر از نتیجه رأی‌گیری، برگزاری این انتخابات در یک سال در هر دو کشور، عامل مهم سیاست جهانی است. نتایج این انتخابات می تواند برای سالهای آینده ترکیب نیروهای اساسی صحنه جهانی را تعیین کند.

تغییرات بدون تغییرات

دمیتری مدودف نامزد مقام ریاست جمهوری روسیه که احتمال پیروزی او بسیار بالاست، فعلاً تمایل به تداوم بخشیدن به خطر سیاسی رئیس جمهور فعلی را از خود نشان می دهد. دلیلی نیست که ما در صداقت او شک کنیم ولی تمایل به ادامه خطر رئیس جمهور قبلی به معنی تکرار دقیق فعالیت‌های او نیست.

تاریخ سال‌های اخیر روسیه نشان می دهد که خط سیاست خارجی کشور حتی در زمان ریاست جمهوری یک نفر می تواند دستخوش تحولات اصولی شود. اوایل دوران یلتسین و درزمان وزارت آندری کوزیرف روسیه به طور کورکورانه از سیاست غرب پیروی می‌کرد ولی در دوران یلتسین متأخر یوگنی پریماکوف در مقام نخست وزیر روسیه در ماه مارس سال 1999 به مانور معروف دور زدن بر فراز اقیانوس اطلس و بازگشت به مسکو، بدون انجام دیدار از ایالات متحده دست زد.

ادامه خط سیاسی، به معنی حفظ تیم رئیس جمهور سابق نیست. بنا بر این جابجایی مسئولین وزارت امور خارجه و اداره سیاست خارجی دفتر ریاست جمهوری احتمال زیادی دارد ولو اینکه به احتمال قوی بلافاصله بعد از روی کار آمدن رئیس جمهور جدید این تغییرات مشاهده نخواهد شد. البته، چگونگی خط سیاست خارجی عمدتاً نه به وزیر امور خارجه یا اداره سیاست خارجی کرملین بلکه به برنامه‌های خود رئیس جمهور در زمینه سیاست خارجی بستگی دارد.

اواخر سال گذشته که ولادیمیر پوتین نهایتاً دمیتری مدودف را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد، تفسیرهای رسانه های گروهی غرب عمدتاً به خویشتن‌داری مثبت آمیخته بود: مدودف حقوقدانی است که به نظریات لیبرال پایبند است و با سرویس‌های ویژه ارتباط ندارد. ولی آنچه که مهمتر به نظر می‌آید، این است که مدودف همزمان معاون اول نخست وزیر و رئیس هیأت مدیره شرکت «گازپروم» است. بردار سیاست خارجی روسیه (مکانند اتحاد شوروی) جمعی از بردارهای متفاوت دو گروه لابی اساسی سوخت و انرژی و صنایع نظامی است. تفاوت منافع این دو گروه، نتیجه متفاوت بودن مصرف کنندگان محصولات آنها می‌باشد.

اکثر مشتریان محصولات بخش سوخت و انرژی در غرب و به خصوص در اتحادیه اروپا واقع شده‌اند در حالی که صنایع دفاعی با کشورهای جهان سوم و رژیم‌هایی سروکار دارد که غرب به آنها «چپ چپ» نگاه می کند. هنگامی که نمایندگان بخش سوخت و انرژی به ریاست روسیه می‌رسند، روابط با غرب گرم‌تر می‌شود. ولی تقویت افراد بر آمده از صنایع دفاعی، موجب تشدید رویارویی می‌شود.

به ظاهر، انتخاب مدودف و نه سرگئی ایوانوف، نشان میدهد که در مرحله تاریخی جاری در محافل عالی قدرت خط بخش سوخت و انرژی نسبت به خط صنایع دفاعی برتری پیدا می‌کند. بنا بر این، انتظارات کمابیش خوشبینانه ناظران غربی کاملاً موجه است. ولی نباید از این واقعیت غافل ماند که سیاست امروزی بخش سوخت و انرژی روسیه با سیاست دوران ویکتور چرنومردین، نماینده دیگر این بخش در ریاست روسیه، فرق زیادی می‌کند. اواخر سالهای 1990 که قیمتهای مواد انرژی‌زا تا پایین‌ترین سطح افت کرده بود، روابط حسنه با غرب به عنوان مصرف کننده اصلی این کالا، برای روسیه تنها وسیله بقای وجود بود. ولی الآن که قیمت یک بشکه نفت به 100 دلار رسیده است و می تواند باز هم بیشتر رشد کند، روسیه می‌تواند از مواضع زور با غرب گفتگو کند.

با عنایت به فقدان موجبات افت قیمت نفت، بعید است که گرایشات مخصوص دوره پوتین (که عده‌ای این گرایشات را رویارویی نامگذاری کرده‌اند و دیگران «دفاع محکم از حق حاکمیت روسیه» که ماهیت سیاست از انتخاب یکی از این تعاریف فرق نمیکند) تضعیف شوند.

این نتیجه‌گیری کلی در رابطه با حوزه‌های مشخص منافع روسیه در صحنه بین المللی به معنی ذیل خواهد بود. روسیه در فضای شوروی سابق مانند سابق مدعی نقش «برادر بزرگ» در روابط با کشورهای مشترک المنافع و حتی بالتیک خواهد شد. رویارویی با گرجستان ادامه خواهد یافت. ممکن است این رویارویی شکل ملایم‌تری (بدون اخراج گسترده مهاجران و بازرسی‌های مالیاتی رستوران‌های گرجی) به خود بگیرد ولی مسکو با تفلیس در زمینه آبخازستان و آستیای جنوبی به هیچ سازشی تن نخواهد داد. حملات لفظی به کشورهای بالتیک ادامه خواهند یافت ولی ممکن است نقش دوره‌ای «کتک‌خوار» از استونی به یکی از همسایگانش منتقل شود. در روابط با اوکراین سیاست چوب و هویج ادامه خواهد یافت. اتحادیه روسیه و بلاروس مانند سابق به عنوان هدف غایی اعلام شده ولی هیچ گام مشخصی در این جهت برداشته نخواهد شد.

روسیه در روابط با اروپا مانند سابق از نفت و گاز به عنوان برهان قاطع هر بحثی استفاده خواهد کرد. لذا بعید است که سازشی در مورد کوزوو حاصل شود. اگر قطعنامه درباره مسأله کوزوو به شور شورای امنیت سازمان ملل متحد گذاشته شود، روسیه مانع از صدور آن خواهد شد. به موازات آنکه کشورهای اتحادیه اروپا یکی بعد از دیگری به شناسایی رسمی دولت خودجوش کوزوو خارج از شورای امنیت، مبادرت ورزند، روسیه به طور فزاینده‌ای از عامل کوزوو برای حل مسایل در نزدیکی مرزهای خود (کرانه رود دنستر، آبخازستان و آستیای جنوبی) استفاده خواهد کرد.

همکاری نظامی فنی و تعامل اتمی با رژیم‌های مغضوب از نظر غرب در قسمتهای دیگر جهان بدون توجه به واکنش واشنگتن و اروپا به این همکاری ادامه خواهد یافت.

در روابط با واشنگتن تا آغاز سال 2009 نباید انتظار تحولات ریشه‌ای را داشت. این نتیجه نه خط بلاتغییر سیاست خارجی مسکو بلکه آن است که خود ایالات متحده که مشغول مبارزه انتخاباتی خود است، برای تجدید نظر در سیاست خارجی خود فرصت نخواهد داشت.

تغییرات معوقه

انتخابات فعلی ریاست جمهوری ایالات متحده، طی 16 سال اخیر یا حتی در طول تاریخ آمریکا کمتر از همه قابل پیشبینی است. امروز نمی توان نتیجه رأی‌دهی ماه نوامبر را پیشبینی کرد و حتی گفت چه کسی از طرف دو حزب اصلی جمهوری‌خواه و دمکرات نامزد این احزاب در انتخابات خواهد شد. فقط رو 5 فوریه که در 22 ایلت همزمان انتخابات مقدماتی برگزار می‌شود، می توان پاسخ کمابیش روشن این سئوال را دریافت کرد.

پارادوکس اوضاع داخلی سیاسی ایالات متحده آن است که نامزدهای رادیکال برای رسیدن به قدرت شانس بیشتری دارند چرا که در ماه نوامبر نتیجه انتخابات به وسیله آرای اکثریت ساکتی که هیچ یک از احزاب اساسی این کشور تعلق ندارد، تعیین خواهد شد. بنا بر این، فعلاً زود است که سیاست خارجی دولت جدید را پیشبینی کنیم. علاوه بر آن، انتخاب کننده آمریکایی بیشتر به فکر مسایل داخلی کمانند مالیات، برنامه‌ها اجتماعی، سقط جنین، حقوق اقلیت‌های جنسی و نژادی است تا سیاست خارجی.

ولی مبارزه انتخاباتی خود به خود برای سیاست دولت فعلی در سال آخر ریاست جمهوری جرج بوش اهمیت فراوانی دارد. صاحب فعلی کاخ سفید از نقش «اردک لنگ» که از همان ابتدای دوره دوم ریاست جمهوری برای او قایل شدند، راضی نیست. شکی نیست که بوش سعی می‌کند فعالیت خود را در مقام ریاست جمهوری را به وسیله یک کار بارز به پایان ببرد. دولت فعلی آمریکا از مجموع مسایل سیاست خارجی امروزی فقط به سه مسأله ایرانت، عراق و حل و فصل بحرانی فلسطینی-اسراییلی علاقه واقعی دارد.

در شرایط نارضایتی فزاینده آمریکایی‌ها از طولانی شدن عملیات جنگی در عراق، رئیس جمهور سعی می‌کند از استدلالات هر چه بیشتری به نفع حل و فصل نظامی مسأله عراق استفاده کند. البته، کاهش قابل توجه یا خروج کامل نیروهای آمریکایی از عراق در سال 2008 قابل پیشبینی نیست. خروج نیروها به معنی اعتراف به شکست خود است. دولت سعی می‌کند در آینده نیز خروج نیروها از عراق را هرچه دشوارتر سازد چنانچه کسی از مخالفان قسم خورده جنگ وارد کاخ سفید شود.

عملیات جنگی علیه ایران احتمال کمی دارد ولی کاملاً منتفی نشده است. اعمال تروریستی 11 سپتامبر 2001 سطح محبوبیت جرج بوش را تا حدی ارتقا داده بود که او موفق شد حتی با همراهی هورا کشیدن مخالفان خود به دو عملیات جنگی (در اکتبر 2001 علیه افغانستان و در مارس 2003 علیه عراق) دست بزند و در نوامبر سال 2004 مجدداً برنده انتخابات شود. ولی امروزه جنگ پیروزمندانه کوچک چنین نتیجه بلندمدتی را نخواهد داد. بنا بر این، اگر قرار باشد که درگیری جنگی با ایران صورت بگیرد، نباید قبل از پایان تابستان و اوایل پاییز انتظار آن را داشت. ممکن است چنین سناریویی به کار گرفته شود. اواخر بهار- اوایل تابستان در خاک ایالات متحده یا علیه نمایندگی‌های امریکایی در آفریقا یا خاور میانه عمل تروریستی بزرگی رخ می‌دهد که بعد از آن کارزار گسترده تبلیغاتی شروع می‌شود که ایران را به جای سازمان القاعده که همه از دست آن خسته شده‌اند، دشمن شماره یک آمریکا اعلام می‌کند. اواخر اوت یا در ماه سپتامبر تأسیسات نظامی و هسته‌ای ایران هدف ضربات موشکی و بمباران‌ها قرار خواهند گرفت. ولی کار به عملیات زمینی نخواهد رسید چرا که تجربه افغانستان و عراق نشان داده است که جنبه‌های منفی این عملیات با نتیجه تبلیغاتی آن قابل مقایسه نیست.

البته، احتمال بیشتری می‌رود که ایالات متحده سعی کند مسأله ایران را با توسل به روش‌های سیاسی و اقتصادی حل کند و بیشتر نه ایران بلکه کشورهایی را که با ایران همکاری می‌کنند و از جمله روسیه، تحت فشار بیشتری قرار دهد.
کاامرسانت

 
 

 پیش بینی های 2008

 

 امکان خودداری زیوگانف از کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری

 

  توقف روند کاهش جمعیت روسیه در سال 2012

 

 سخنرانی مدودف در همایش مدنیت

 

 موافقت پشت پرده روسیه با شوک اقتصادی علیه ایران

 

 پایان لیبرالیسم کاذب در روسیه

 

 سمت جدید سفیر آمریکا در روسیه

 

 اخراج دیپلمات های روس از بریتانیا

 

 فعالیت شورای بریتانیا در مناطق روسیه اینترنتی خواهد شد

 

 دیدار وزیر امور خارجه لهستان نشانه بهبود روابط با مسکو می‌باشد

 

 حضور 50 تا 60 درصد مردم روسیه در انتخابات ریاست جمهوری این کشور

 

 خروج از دموکراسی خیابانی

 

 انگلیس و آمریکا در پی تجزیه روسیه

 

 تغییر مواضع روسیه در قبال ایران

 

 2008 و تنش های روسی -امریکایی



پیش نویس قطعنامه ایران تدابیر تحریم آمیز در بر ندارد

نویسنده:АЛИ ВАТАНЫ::: چهارشنبه 86/11/3::: ساعت 2:2 عصر
RIA Novosti

پیش نویس قطعنامه ایران تدابیر تحریم آمیز در بر ندارد

"سرگئی لاوروف " ،  وزیر امور خارجه روسیه در پایان دیدار گروه "1+5"  میانجیان بین المللی حل مسئله هسته ای ایران (پنج عضو دائم شورای امنیت بعلاوه آلمان) در برلین به خبرنگاران روسی اعلام کرد که پیشنویس قطعنامه جدید در مورد ایران که توسط گروه مذکور هماهنگ شده، تدابیر تاثیر گذار بر تهران را بدون ماهیت تحریم آمیز در نظر دارد.

وی گفت: تدابیر تکمیلی جهت تاثیر بر ایران در نظر گرفته شده اما آنها ماهیت تحریمات شدید را در بر ندارند. این تدابیر اصولا به صورت دعوت از همه کشورها برای دقت در خصوص توسعه روابط مختلف با ایران مطرح شده که اجازه داده نشود هیچگونه تخلفی در امر رژیم منع اشاعه بوجود آید.

لاوروف خاطر نشان ساخت که نقش شورای امنیت سازمان ملل متحد دقیقا در همین خلاصه می شود که پیش از هر چیز رژیم منع گسترش سلاح هسته ای را تامین کند.

وی تاکید کرد: به همین خاطر از نظر من، ما به اهداف خود رسیدیم.

وی توضیح داد که متن کنونی پیشنویس قطعنامه ای است که به طور ابتدایی مورد موافقت گروه "1+5"  قرار گرفته است.

وزیر امور خارجه روسیه گفت: مولفان این قطعنامه سه کشور اروپایی هستند و آنها هم این پیشنویس را برای بررسی و ادامه کار بر روی آن به شورای امنیت ارائه خواهند داد.

وی تاکید کرد که در شورای امنیت 15 کشور عضویت دارند حال آنکه در دیدار گروه "1+5"  فقط پنج عضو آن حضور داشت. به همین خاطر بقیه اعضای شورای امنیت باید این پیشنویس را بررسی کرده که تا چه اندازه منافع آنها در آن منعکس شده است.

لاوروف گفت: ما آماده ایم که در صورت تصحیحات و یا پیشنهاداتی از سوی دیگر اعضای شورای امنیت، آنها را بررسی کنیم.

اخبار مرتبط
 
لاوروف: قطعنامه جدید پیشرفت همکاری های تهران و آژانس را در نظر دارد
پیشنویس قطعنامه جدید امکان انجام مذاکرات مستقیم را در نظر دارد
ایران آماده پاسخگویی به همه مسائل هسته ای طی هفته های آینده است
1+5" مفاد قطعنامه جدید علیه ایران را هماهنگ کرده است


چهار سناریوی روسی برای ایران در سال 2008

نویسنده:АЛИ ВАТАНЫ::: چهارشنبه 86/10/19::: ساعت 9:19 عصر
سناریوی اول: ایران به برنامه غنی سازی اورانیوم ادامه می دهد، شورای امنیت سازمان ملل متحد اعتبار تحریمات نمادین را حفظ می کند، آمریکا و اتحادیه اروپا به سیاست توقف همکاری با ایران (تحریمات یکجانبه) ادامه می دهند. در این صورت بُرد با روسیه و چین و تمامی سایرینی است که روابط اقتصادی با ایران را توسعه می دهند و در عین حال به مندرجات تحریمات سازمان ملل عمل می کنند.

سناریوی دوم: آمریکا ضربات موشکی محدودی به ایران وارد می کند، تهران بدان پاسخ نمی دهد و بجای آن رئیس جمهور کنونی که بسیار متمایل به ریسک است را تغییر می دهد. در این صورت روسیه، چین و تمامی آنانی که نه از فشار آمریکایی حمایت کردند و نه از دعوت به مبارزه های ایران از غرب، پیروز می شوند (یا پیروز نمی شوند).

سناریوی سوم: تلاش برای اشغال ایران. آمریکا، حتی در صورت موفقیت اولیه در حمله، دچار فاجعه سیستماتیک می شود. در نتیجه همه پیروز می شوند، بغیر از آمریکا و کشورهای خاور نزدیک و میانه.

سناریوی چهارم: ایران طی سال 2008 به آرامی با آمریکا توافق می کند. همه پیروز می شوند، بخصوص ایران، روسیه نیز هیچ چیزی از دست نمی دهند.

نکته : روسیه در این چهار سناریو هیچ چیز از دست نمی دهد!

آموزش زبانی روسی - قسمت اول - الفبا

نویسنده:АЛИ ВАТАНЫ::: جمعه 86/10/14::: ساعت 11:15 صبح
 
یک منبع تکمیلی
 
 
 
 
 


آشنایی با واحد پول روسیه

نویسنده:АЛИ ВАТАНЫ::: دوشنبه 86/10/10::: ساعت 3:30 عصر

واحد پول کشور روسیه روبل است . جزء کوچکتر روبل کُوپک نامیده می شود و هر روبل برابر صد کُوپک است .
پس از فروپاشی بجای روبل اتحاد شوروی روبل فدراسیون روسیه به جریان افتاد . در طی سالهای ???? تا ????چندین شکل اسکناس به چاپ رسید و بدلیل تورم موجود در آن زمان تعداد صفرهای حک شده بر کالا ها حالت نجومی به خود گرفت . ( چیزی شبیه وضع موجود ریال خودمان) . پس از ثبات نسبی روبل در سال ???? ، دولت تصمیم گرفت برای حل مشکل روبل جدیدی را عرضه کند . . ارزش این روبل جدید برابر ???? روبل قدیم بود یعنی در واقع سه صفر آخر اسکناسها حذف شد .روبل جدید در سال ???? چاپ شد و از ابتدای سال ???? اعتبار پیدا کرد .روبل جدید خوش شانس نبود و دقیقا با بحران اقتصادی سال ???? مواجه شد و ارزش خود را مجددا در مقابل دلار از دست داد . دولت ولادیمیر پوتین توانسته است در چند سال اخیر از کاهش ارزش روبل جلوگیری کند.

مطالب از وبلاگ شبهای مسکو گرفته شده است.



چکیده ای از روسیه

نویسنده:АЛИ ВАТАНЫ::: سه شنبه 86/10/4::: ساعت 12:0 صبح

روسیه به 89 واحد اداری تقسیم شده است:

21 جمهوری، 6  منطقه که "کرای" نامیده می‌شوند (زیرا با کشورهای خارجی مرز دارند)، 10 ناحیه خودمختار ملی به نام "اوکروگ" (حوزه)، 49 ابلاست (استان)، یک منطقه خودمختار، شهرهای مسکو و سنت پترزبورگ که موقعیت فدرال دارند. جمهوریهای روسیه عبارتند از آدیگه‌یه، آلانیا (استیای شمالی)، آلتای، باشقیرستان، بوریاتیا، چچن، چوواشیا، داغستان، اینگوشتیا، کاباردینو بالکاریا، کالمیکیا، قره‌چای-چرکس،  کارلیا، خاکاسیا، کومی، ماری ال، موردوویا، ساخا (یاقوتیا)،‌ تاتارستان، تووا و اودمورتیا. "کرای‌" ها عبارتند از منطقه آلتای، منطقه خاباروفسک، منطقه کراسنودار، منطقه کراسنویارسک، منطقه پریموریه و منطقه استاوراپل. نواحی خودمختار که درون استانها یا "کرای"ها و تحت الاختیار آنها هستند عبارتند از آگا، چوکوتکا، اونکیا، خانتا مانسیا. کاوریاکیا، ننتسیا، پرمیاکیا، تایمیریا، اوست اوردا و یامالیا. همچنین منطقه خودمختار یهودی وجود دارد. این تقسیمات از لحاظ اندازه بسیار متفاوت می‌باشند. مساحت جمهوری ساخا بیش از 3 میلیون کیلومتر مربع است در حالی که مساحت اینگوشتیا که کوچک‌ترین واحد کشور (به استثنای مسکو و سنت پترزبورگ) می‌باشد  قریب به 4300 کیلومتر مربع است.

جمهوریها، نواحی و مناطق خودمختار وارثین مستقیم ساختارهای قومی مربوطه در دوران شوروی می‌باشند. تنها جمهوری‌های چچن و اینگوشتیا از این قاعده مستثنی می‌باشند و دو قطعه از جمهوری واحد چچن و اینگوش دوران شوروی هستند. عوامل اقتصادی و سیاسی باعث شدند که مهاجرت از این مناطق و به این مناطق شدت داشته باشد. در نتیجه اکثریت جمعیت بسیاری از مناطق را روس ها تشکیل می‌دهند.

همچنین عناوین تقسمات اداری ملی نیز بطور ملموس تغییر یافته است. روسیه در دوران شوروی شامل 16 جمهوری خودمختار، 5 استان خودمختار و 10 ناحیه خودمختار بود. اواخر سال های 1990 عنوان خودمختار از اسم جمهوریها حذف و 4 استان از 5 استان خودمختار به درجه جمهوری ارتقاء داده شدند. از آن دوره تاکنون اسم برخی جمهوریها تغییر یافته و نام محلی جانشین نام روسی شده است (مانند باشقورتوستان بجای باشقیریا، تاتارستان بجای تاتاریا، ساخا بجای یاقوتیا، آلانیا بجای استیای شمالی).

 



<   <<   6   7   8   9   10      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

در حادثه غرق شدن کشتی ولگا؛ دستکم یکصد و شانزده نفر کشته شدند
خرافات در روسیه
آموزش زبان روسی
چچن
مولداوی بین تمایل به اتحادیه روسیه- بلاروس و اتحادیه اروپا سرگرد
عملیات هیلمر و آغاز جنگ جهانی دوم
تائید نسل کشی مردم غیر نظامی اوستیای جنوبی توسط نیروهای گرجی
سرآغاز کلام
[عناوین آرشیوشده]


[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

©template designed by: www.persianblog.com

border="0" ALT="Google" align="absmiddle">