رویکرد نظامیگرایانه و یکجانبه بوش باعث شده است که قدرت های بزرگ سابق از جمله روسیه در پی حفظ موقعیت نظامی و سیاسی خود برآید بهگونهای که درمورد روسیه،پوتین پس ازاعلام مخالفت جدی با سیاستهای بوش در کنفرانس امنیتی مونیخ در بهمن ماه سال گذشته اکنون به این مخالفتهای شفاهی خود جنبه عملیاتی بخشیده است.
واقعیت این است که پس از امضای پیمان اصلاحشده محدودیت سلاحهای متعارف در اروپا در سال 1999 ، تنها روسیه، بلاروس، قزاقستان و اوکراین آن را تصویب و اجرا کردهاند و سایر دول اروپایی از اجرای این معاهده طفره رفتند در نتیجه روسیه بهصورت یکجانبه به تعهدات خود عمل کرده است که استمرار این وضعیت در کنار تصمیم بوش به استقرار سپر دفاع موشکی در لهستان و چک و همینطور استقرار سلاحهای متعارف در رومانی و بلغارستان پوتین را به چنین حرکتی سوق داد.
پوتین اکنون با واکنشهای جدی و پیاپی به سیاستهای تحریکآمیز آمریکا و انگلیس ضمن تقویت ملیگرایی روسی درصدد است به افکار عمومی روسیه توجه دهد از حمایت احتمالی نامزدهای موردتوجه غرب دست بکشند و آخرین نکته در تنش اخیر بین روسیه با آمریکا و اروپا که از آن با عنوان جنگ سرد جدید یاد شده است، نگرانی تاریخی آمریکا و اروپای غربی از روسیه بزرگ است که در سالهای اخیر به دنبال غلبه بر بحرانهای سیاسی و اقتصادی توانسته رشد اقتصادی حدود 7 درصد را تجربه کند و بدین ترتیب بهعنوان مهمترین رقیب آمریکا و غرب در حوزههای استراتژیک و با توانایی بالفعل سلاحهای استراتژیک با وضعیتی احیاء شده باقی بماند.
بدین ترتیب سناریوی تضعیف روسیه و ضربه زدن به پوتین دارای ملاحظات متعددی است که آمریکا و انگلیس بهعنوان پرچمداران گروه غرب علیه روسیه آنرا دنبال میکنند.
آنچه مسلم است اینکه روابط آمریکا و روسیه در زمان ریاست جمهوری ولادمیر پوتین همواره نوسانی بین همکاری دوجانبه و مواجهه را به خود دیده است.
روسیه در تعامل با ایران از خط آمریکا فاصله گرفته است و در احداث نیروگاه اتمی بوشهر با ایران همکاری دارد و درخواست آمریکا رابرای توقف همکاری هسته ای با تهران رد کرده است.
ولادیمیر پوتین اعلام کرده است: ازحق تهران برای دستیابی به انرژی هسته ای حمایت می کند..
پوتین بسیاری از اقدامات دولت نومحافظهکار آمریکا در شرق اروپا و به خصوص نزدیکی مرزهای خود را تهدید کننده امنیت ملی و منافع خود میداند و آشکارا مخالفت خود را با راهبردهای کاخ سفید در این مناطق اعلام کرده است.
اتفاقاتی نظیر سپر ضد موشکی آمریکا، ادامه گسترش ناتو در شرق اروپا و تلاش برای تشکیل حکومتهای طرفدار غرب در کشورهای همسایه مسکواخیراً موجب تشدید تنش در روابط مسکو و واشنگتن شده است.
روسیه از طرح های آمریکا برای استقرار دیوار دفاعی موشکی در لهستان و ساخت ایستگاه راداری در جمهوری چک بسیار خشمگین شده است.
از طرفی آمریکا و ناتو می گویند این تاسیسات روسیه را هدف قرار نخواهند داد بلکه بیشتر برای کشورهایی چون ایران و کره شمالی برنامه ریزی شده اند.
با این همه پوتین هشدار داده در صورتی که واشنگتن برنامه خود را عملی کند ، موشک های روسیه نیز اروپا را نشانه خواهند گرفت.
موضوع استقلال کوزوو نیز از دلایل دیگر اختلاف دو کشور است وکشورهای غربی حامی برنامه ای هستند که کوزوو را از صربستان مستقل می کند اما روسیه که در شورای امنیت سازمان ملل دارای حق وتوست می گوید مذاکرات بیشتری باید بر سر این مسئله انجام گیرد
امروزه روسیه اکثر بدهی های خارجی خود را به خاطر گران شدن نفت و گاز پرداخته است و قدرت اقتصادی روسیه هم بهبود قابل توجهی پیدا کرده است قدرت سیاسی روسیه هم افزایش یافته است .
پیش بینی می شود پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری روسیه در دوم مارس 2008 (12 اسفند 86) پوتین بتواند کار سیاسی خود را در سمت نخست وزیری آینده روسیه ادامه دهد زیرا وی سال 1999 نخست وزیر روسیه بود و تجربه این سمت را نیز دارد.