سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 379304

  بازدید امروز : 20

  بازدید دیروز : 0

روس پرسрусспрес

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

لینک دوستان





















 

روس پرسрусспрес
АЛИ ВАТАНЫ
دانش آموخته علوم سیاسی

 

پیوندهای روزانه

 

لوگوی سایت

روس پرسрусспрес

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

سخن مسئول وب[19] . گزارش تصویری[14] . مقالات[14] . اخبار روسیه[13] . سیاست در روسیه[7] . زبان روسی[4] . صنعت نظامی روسیه[3] . سیمای اقتصادی روسیه . بلاروس . چچن .

 

آرشیو

گزارش تصویری
مقالات
سیاست در روسیه
سیمای اقتصادی روسیه
صنعت نظامی روسیه
سیمای اجتماعی ، فرهنگی ،تاریخی و مشاهیر روسیه
زبان روسی
اخبار روسیه
سخن مسئول وب

 

اشتراک

 

 

سه چیز توان فرساست : از دست دادن دوستان، فقر در غربت و ادامه یافتن سختی . [امام علی علیه السلام]

دستاوردهای پوتین

نویسنده:АЛИ ВАТАНЫ::: سه شنبه 86/11/30::: ساعت 11:36 صبح

مقاله ای از فرانس پرس

روسیه پس از سپری کردن سال ها بحران و تحمل تحقیر در عرصه داخلی و بین المللی، سرانجام به کمک ولادیمیر پوتین رئیس جمهور خود موفق شد بار دیگر اعتماد به نفس خود را باز یابد و خود را در عرصه بین المللی مطرح سازد.

 

بازگشت ثبات و اعتماد به نفس به روسیه برای این کشور چندان ارزان هم تمام نشده است. بهای بازگشت ثبات به روسیه یک جنگ در منطقه خودگردان چچن و به مخاطره افتادن روند دموکراسی در این کشور بوده است.

 

 

 

در دوره ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین که از سال دو هزار تا سال دو هزار و هشت ادامه داشت، اقتصاد روسیه رشد خوبی داشت و در سال گذشته میلادی به رقم بی سابقه هشت درصد رسید تا این کشور بتواند پس از بحران مالی شدید در سال هزار و نهصد و نود و هشت و سالهای هرج و مرج و اشفتگی در دوران ریاست جمهوری بوریس یلتسین،‌ بار دیگر از احیا شود.

روسیه مجبور بود مشکلات ناشی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق را حل و فصل کند، ‌زخمهای ناشی از ان را التیام بخشد، و پس از ان نیز به مدت چند سال برای اصلاحات در این کشور تدابیر بحث برانگیزی به اجرا گذاشته شد که برای بسیاری از مردم این کشور بسیار ناامید کننده بود،‌اما با اغاز دورن ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین دیدگاه همگان درباره وضع روسیه تغییر یافت و امیدها زنده شد.

برخی از کارشناسان بر این عقیده اند که پوتین در نهایت موفق شد پایه های یک کشور جدید را استوار سازد اما برخی دیگر که در انتقاد از پوتین سختگیری بیشتری نشان می دهند بر این عقیده هستند که پیشرفتهایی که وی در دوران ریاست جمهوری خود کسب کرده است کافی نیست.

بوریس نمتسوف، معاون نخست وزیر روسیه در دوران ریاست جمهوری بوریس یلتسین درباره ولادیمیر پوتین و کارنامه ریاست جمهوری وی می گوید ما بر این عقیده هستیم که پوتین به تدریج به یک "پینوشه کوچک" تبدیل می شود.

زمانیکه ولادیمیر پوتین درپی استعفای بوریس یلتسین در سی و یکم دسامبر سال هزار و نهصد و نود و نه به قدرت رسید در پیام تبریک خود به مناسبت سال جدید برداشت و درک خود را از سیاست برای همه مردم روسیه تشریح کرد.

پوتین که پیش از انتصاب به نخست وزیری و پس از ان به قدرت رسیدن به عنوان رئیس جمهور روسیه ستوان سرویس اطلاعاتی روسیه (ک گ ب) بود،‌ در پیام خود تاکید کرد: بدون تردید در قدرت خلایی ایجاد نخواهد شد و هر گونه تلاش و اقدام برای تجاوز به حد و مرزها و خطوطی که قانون اساسی کشور تعیین کرده است به شدت سرکوب خواهد شد.

وی از همان زمان جنگی اشکار با شورشیان جدایی طلب چچن اغاز کرد که دهها هزار قربانی بر جا گذاشته است.

در طول هشت سال پس از اغاز فعالیت به عنوان رئیس جمهور روسیه،‌ ولادیمیر پوتین تلاش کرد تا بار دیگر کنترل جمهوریهایی را که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق از قیمومیت مسکو خارج شده بودند پس بگیردتلاشهای پوتین در این راستا با "روند صعودی قدرت" وی همراه شد.

در رابطه با موفقیت ولادیمیر پوتین در عرصه سیاست خارجی نیز همین بس که وی پس از حملات تروریستی یازدهم سپتامبر دو هزار و یک وی اولین رئیس جمهوری بود که با جرج بوش همتای امریکایی خود تماس گرفت

برغم اینکه در دوران پوتین نیز نفوذ و قدرت صاحبان صنایع در روسیه ادامه یافت اما شدت ان به اندازه دوران بوریس یلتسین نبود و پوتین ظاهرا تلاش کرد یک سیاست دموکراتیک به اجرا گذارد.

با این وجود بازداشت میخائیل خودوروفسکی ثروتمند ترین بازرگان روس در اکتبر سال دو هزار و سه، نشان داد که ولادیمیر پوتین موضع سختگیرانه ای در این راستا اتخاذ کرده است به ویژه انکه پیش از ان مقامات کرملین راه را برای بلند پروازیهای سیاسی خودوروفسکی نیز هموار کرده بودند.

سال دو هزار و چهار که ولادیمیر پوتین بار دیگر در ریاست جمهوری ابقا شد یک نقطه عطف در تاریخ روسیه به شمار می رود.

 گروگانگیری بسیار خونین و تاریخی سپتامبر سال دو هزار و چهار در یک مدرسه در منطقه بسلان که منجر به کشته شدن سی و سی و دو نفر از جمله یکصد و هشتاد و شش کودک شد ولادیمیر پوتین را بر ان داشت تا تدابیر جدیدی اتخاذ کند.

 در این راستا کرملین انتخاب فرمانداران را حذف کرد و قرار بر ان شد که از این پس شخص رئیس جمهور فرمانداران را انتخاب کند. همچنین در همین راستا قانون انتخابات روسیه تغییر یافت و شرایط برای انتخاب نامزدهای مستقل بسیار سخت تر شد.

در اواخر سال دو هزار و چهار انقلاب ارام و بدون خونریزی در اوکراین که منجر به برکناری نامزد انتخابات ریاست جمهوری طرفدار روسیه شد و ویکتور یوشنچنکو غربگرا به قدرت رسید ولادیمیر پوتین را اشکارا به خشم اورد چرا که به اعتقاد وی غربیها با گستاخی تمام و بدون اجازه به حیاط خلوت روسیه وارد شده اند.

ماریا لیپمن از کارشناسان مرکز کارنگی در مسکو می گوید در همین زمان بود که ولادیمیر پوتین یک چرخش جدی و اشکار از خود نشان داد.

  ولادیمیر پوتین در نظر دارد پس از انتخاب دیمیتری مدودیف در سمت نخست وزیری روسیه به فعالیتهای خود ادامه دهد.

 مدودیف،نامزد انتخابات ریاست جمهوری روسیه که از حمایت ولادیمیر پوتین برخوردار است به احتمال زیاد رئیس جمهور اینده این کشور خواهد بود.

پوتین اعلام کرده است اگر مدودیف در انتخابات ریاست جمهوری روسیه به پیروزی برسد وی نخست وزیر خواهد شد.

 



اختلافات روسیه و امریکا

نویسنده:АЛИ ВАТАНЫ::: سه شنبه 86/11/16::: ساعت 2:44 عصر
رویکرد نظامی‌گرایانه و یکجانبه بوش باعث شده است که قدرت های بزرگ سابق از جمله روسیه در پی حفظ موقعیت نظامی و سیاسی خود برآید به‌گونه‌ای که درمورد روسیه،پوتین پس ازاعلام مخالفت جدی با سیاست‌های بوش در کنفرانس امنیتی مونیخ در بهمن ماه سال گذشته اکنون به این مخالفت‌های شفاهی خود جنبه عملیاتی بخشیده است.

واقعیت این است که پس از امضای پیمان اصلاح‌شده محدودیت سلاح‌های متعارف در اروپا در سال 1999 ، تنها روسیه، بلاروس، قزاقستان و اوکراین آن را تصویب و اجرا کرده‌اند و سایر دول اروپایی از اجرای این معاهده طفره رفتند در نتیجه روسیه به‌صورت یکجانبه به تعهدات خود عمل کرده است که استمرار این وضعیت در کنار تصمیم بوش به استقرار سپر دفاع موشکی در لهستان و چک و همینطور استقرار سلاح‌های متعارف در رومانی و بلغارستان پوتین را به چنین حرکتی سوق داد.

پوتین اکنون با واکنش‌های جدی و پیاپی به سیاست‌های تحریک‌آمیز آمریکا و انگلیس ضمن تقویت ملی‌گرایی روسی درصدد است به افکار عمومی روسیه توجه دهد از حمایت احتمالی نامزدهای موردتوجه غرب دست بکشند و آخرین نکته در تنش اخیر بین روسیه با آمریکا و اروپا که از آن با عنوان جنگ سرد جدید یاد شده است، نگرانی تاریخی آمریکا و اروپای غربی از روسیه بزرگ است که در سال‌های اخیر به دنبال غلبه بر بحران‌های سیاسی و اقتصادی توانسته رشد اقتصادی حدود 7 درصد را تجربه کند و بدین ترتیب به‌عنوان مهم‌ترین رقیب آمریکا و غرب در حوزه‌های استراتژیک و با توانایی بالفعل سلاح‌های استراتژیک با وضعیتی احیاء شده باقی بماند.

بدین ترتیب سناریوی تضعیف روسیه و ضربه زدن به پوتین دارای ملاحظات متعددی است که آمریکا و انگلیس به‌عنوان پرچمداران گروه غرب علیه روسیه آن‌را دنبال می‌کنند.

آنچه مسلم است اینکه روابط آمریکا و روسیه در زمان ریاست جمهوری ولادمیر پوتین همواره نوسانی بین همکاری دوجانبه و مواجهه را به خود دیده است.

روسیه در تعامل با ایران از خط آمریکا فاصله گرفته است و در احداث نیروگاه اتمی بوشهر با ایران همکاری دارد و درخواست آمریکا رابرای توقف همکاری هسته ای با تهران رد کرده است.

ولادیمیر پوتین اعلام کرده است: ازحق تهران برای دستیابی به انرژی هسته ای حمایت می کند..

پوتین بسیاری از اقدامات دولت نومحافظه‌کار آمریکا در شرق اروپا و به خصوص نزدیکی مرزهای خود را تهدید کننده امنیت ملی و منافع خود می‌داند و آشکارا مخالفت خود را با راهبردهای کاخ سفید در این مناطق اعلام کرده است.

اتفاقاتی نظیر سپر ضد موشکی آمریکا، ادامه گسترش ناتو در شرق اروپا و تلاش برای تشکیل حکومت‌های طرفدار غرب در کشورهای همسایه مسکواخیراً موجب تشدید تنش در روابط مسکو و واشنگتن شده است.

روسیه از طرح های آمریکا برای استقرار دیوار دفاعی موشکی در لهستان و ساخت ایستگاه راداری در جمهوری چک بسیار خشمگین شده است.

از طرفی آمریکا و ناتو می گویند این تاسیسات روسیه را هدف قرار نخواهند داد بلکه بیشتر برای کشورهایی چون ایران و کره شمالی برنامه ریزی شده اند.

با این همه پوتین هشدار داده در صورتی که واشنگتن برنامه خود را عملی کند ، موشک های روسیه نیز اروپا را نشانه خواهند گرفت.

موضوع استقلال کوزوو نیز از دلایل دیگر اختلاف دو کشور است وکشورهای غربی حامی برنامه ای هستند که کوزوو را از صربستان مستقل می کند اما روسیه که در شورای امنیت سازمان ملل دارای حق وتوست می گوید مذاکرات بیشتری باید بر سر این مسئله انجام گیرد

امروزه روسیه اکثر بدهی های ‏خارجی خود را به خاطر گران شدن نفت و گاز پرداخته است و قدرت اقتصادی روسیه هم بهبود قابل توجهی پیدا ‏کرده است قدرت سیاسی روسیه هم افزایش یافته است .

پیش بینی می شود پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری روسیه در دوم مارس 2008 (12 اسفند 86) پوتین بتواند کار سیاسی خود را در سمت نخست وزیری آینده روسیه ادامه دهد زیرا وی سال 1999 نخست وزیر روسیه بود و تجربه این سمت را نیز دارد.

 



همه جانشینان پوتین

نویسنده:АЛИ ВАТАНЫ::: جمعه 86/11/12::: ساعت 5:18 عصر

ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه، دیمیتری مدود، تکنوکرات نه چندان شناخته شده را به عنوان شخصی که به عقیده او لیاقت جانشینی‌اش را دارد، به مردم روسیه معرفی کرده است و به نظر می‌رسد که خود امیدوار است با انتخاب مدود به ریاست جمهوری در انتخابات دوم مارس، پوتین به نخست وزیری برگزیده شود و در حقیقت او باشد که باز کنترل امور را در روسیه به دست داشته باشد.

 اما به رغم این که به پیش‌بینی بسیاری از تحلیل‌گران، با وجود حمایت پوتین، پیروزی مدود تقریباً از هم اکنون مسجل است، هنوز شماری دیگر از نامزدها خواستار شرکت در انتخاباتی هستند که سرنوشت کرسی پوتین را پس از خداحافظی او با کرملین مشخص می‌کند. از هم اکنون یکی از کاندیداهای مخالف پوتین داوطلبانه از دور رقابت‌ها خارج شده و صلاحیت یکی از نامزدهای دیگر اپوزیسیون نیز از سوی کمیسیون انتخابات رد شده است. تقریباً بیشتر این نامزدها خارج از روسیه و حتی شماری از آن‌ها در داخل روسیه نیز چندان شناخته شده نیستند.

 

 دیمیتری مدودیف، حزب روسیه متحد:

 

 مدودیف ، معاون اول نخست‌وزیر روسیه کاندیدای مورد حمایت پوتین است و پیش‌بینی می‌شود با اختلاف زیادی بر سایر رقبای انتخاباتی‌اش پیروز شود. نظرسنجی‌های عمومی حاکی از آن است که مدود حتی ممکن است تا 82 درصد آراء را به خود اختصاص دهد.

 مدودیف 42 ساله از جمله افرادی است که پوتین را از زمانی که از مقامات محلی سنت‌ پترزبورگ بوده تا مسکو و تا به امروز همراهی کرده است و به این ترتیب دست‌کم 17 سال است که با رییس جمهور فعلی روسیه رابطه کاری نزدیکی دارد. او که در رشته حقوق تحصیل کرده است سال 1999 به مسکو منتقل شده و از آن زمان تا کنون زیر نظر پوتین به سرعت مراتب ترقی را طی کرده است.

 مدودیف یک سال بعد از انتقال‌اش به مسکو ریاست ستاد انتخاباتی پوتین را در انتخابات ریاست جمهوری سال 2000 به عهده گرفت. او در سال 2003 به ریاست بخش اداری کرملین برگزیده شد و تا سال 2005 که به مقام معاونت نخست‌وزیری ارتقا یافت، عهده‌دار این سمت بود. مدودیف همچنین در حال حاضر با حفظ سمت مدیر عامل شرکت دولتی گازپروم، یکی از کلیدی‌ترین شرکت‌های فعال در بخش انرژی (در روسیه و در مقیاس جهانی) است.

 به اعتقاد بسیاری از روس‌ها او گزینه‌ای به مراتب لیبرال‌تر و آزاداندیش‌تر از استادش، پوتین، به شمار می‌رود چرا که دست کم بر خلاف پوتین سابقه فعالیت در سازمان جاسوسی مخوف دوران کمونیستی در کارنامه فعالیت‌هایش ثبت نشده است. علاوه بر این مدودیف تجربه خوبی نیز در اداره امور اقتصادی دارد که البته بخش عمده آن را مرهون سمت مدیر کلی شرکت گازپروم است.

 اما پرسش بزرگی که درباره او همچنان بی‌پاسخ مانده و شاید برخی از روس‌ها را درباره انتخاب مدودیف به ریاست جمهور دچار تردید کرده این است که چرا پوتین او را به عنوان جانشین مطلوب خود انتخاب کرده است؟ آیا این به آن معنا نیست که هر چه پوتین فرمان دهد مدودیف بی چون و چرا اجرا می‌کند؟ شکی نیست که مدودیف در حضور پوتین (که به عنوان نخست وزیر در کنارش خواهد بود) شخصیتی متفاوت خواهد داشت و این بیشتر به این خاطر است که او خود به تنهایی هیچ جایگاه و شانسی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ندارد.

 مدودیف  به مردم روسیه وعده داده است که روسیه را در همان مسیری پیش ببرد که این کشور در هشت سال گذشته تحت رهبری پوتین طی کرده است و این برای بسیاری از مردم این کشور که در این هشت سال شاهد رشد اقتصادی بی‌سابقه و بهبود وضع معیشت بوده‌اند، وعده دلگرم کننده‌ای است. مدودیف  در همین حال قول داده است که در صورت انتخاب، بیش از پوتین به مسائل اجتماعی روسیه از قبیل کیفیت آموزش و خدمات بهداشتی و درمانی بپردازد.

 

 گنادی زیوگانوف، حزب کمونیست:

 

 زیوگانوف 63 ساله گرگ باران دیده‌ای است که عرصه سیاست روسیه را هم در دوران اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی سابق و هم در فدراتیو روسیه کنونی آزموده است. نقطه اوج فعالیت‌های او در عرصه سیاسی رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری روسیه در سال 1996 بود که او حتی تا مرز شکست بوریس یلتسین، رییس جمهور وقت، پیش رفت و اگر چنین می‌شد شاید تاریخ روسیه دگرگون می‌شد. او در دور دوم انتخابات که با جنجال فراوانی همراه بود از یلتسین شکست خورد.

 او حتی در انتخابات سال 2000 نیز رقیب سختی برای پوتین محسوب می‌شد اما از آن پس محبوبیت او به شدت رو به افول گذاشته است و پیش‌بینی‌های فعلی حاکی از آن است که زیوگانوف دست کم 6 و حداکثر 15 درصد آراء را از آن خود خواهد کرد.

 او در ایجاد ارتباط با مخاطبانش خبره است و بیشتر هواداران او را افراد سالخورده تشکیل می‌دهند. اما در روسیه امروز افراد سالخورده که تعدادشان در مقایسه با نسل جوان را به کاهش است پایگاه چندان قدرتمندی برای مبارزات سیاسی و انتخاباتی به شمار نمی‌روند.

 منتقدان زیوگانوف او را متهم می‌کنند که خود را به پوتین فروخته است و معتقدند انتقادهای از سیاست‌های داخلی و خارجی کرملین در سال‌های گذشته بسیار معدود و کم‌رنگ‌تر از آن بوده است که چهره یک اپوزیسیون واقعی را به او و حزب کمونیست روسیه بدهد. البته ممکن است بخشی از این ناخشنودی که حتی بسیاری از کمونیست‌ها را از او رنجانده است، پس از انتخابات اخیر دوما دگرگون شده باشد. انتخابات اخیر دوما که با پیروزی خیره کننده حزب «روسیه متحد»، حزب مورد حمایت پوتین، همراه بود، اعتراض و انتقادهای تند زیوگانوف را در پی داشت طوری که حتی او در یکی از مصاحبه‌هایش این انتخابات را کثیف‌ترین پرونده تاریخ روسیه خواند.

 او معتقد است که پس از موج خصوصی‌سازی‌هایی که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و به خصوص پس از دوران حکومت پوتین کشور را فرا گرفت، ذخایر و منابع طبیعی روسیه و صنایع حساس و استراتژیک این کشور باید بار دیگر ملی شوند. او می‌گوید:«باید ثروتی که در دهه 1990 و در بحبوحه دزدی‌های آن دوران از مردم ربوده شد بار دیگر به مردم باز پس داده شود.» به عقیده کاپیتالیسم نوعی «بربریت» است.

 

 ولادیمر ژیرونوفسکی، حزب لیبرال دموکرات:

 

 ژیرونوفسکی از یک کلام «شومن» صحنه سیاست روسیه است. او ملغمه‌ای از تضادهاست؛ کسی که زمانی ژست عقاید ملی‌گرایی افراطی (اولترا ناسیونالیستی) و ایدئولوژی ضد غربی می‌گیرد و حتی سابقه یهود ستیزی (آنتی سمیتیزم) در پرونده خود دارد و در همین حال در سال 2001 فاش می‌شود که پدر خودش یهودی بوده و البته خودش هم به این مساله اعتراف می‌کند.

 او که 61 ساله است در تمام روسیه به خاطر کتک کاری و راه انداختن زد و خوردهای متعدد در صحن پارلمان روسیه شهرت دارد و البته چند نمونه از زد و خوردهایش را هم در استودیوهای تلویزیونی و در میان مصاحبه‌های تلویزیونی زنده اجرا کرده است. بسیاری از روس‌ها معتقدند که او «آدم» اداره اطلاعات است هر چند که خود او بارها این مساله را تکذیب کرده است.

 حزب لیبرال دموکرات که او در سال 1990 بنیان گذاشت در آغاز کار خوب عمل می‌کرد اما زمانی که کرملین حزب «روسیه متحد» را پدید آورد و به حمایت از آن پرداخت، این حزب نیز مانند سایر احزاب دیگر در روسیه به حاشیه صحنه سیاست رانده شد.

 ژیرونوفسکی به تجربه نشان داده است که عاشق رسوایی‌ها و جار و جنجال‌های سیاسی است که احساسات عوام را تحریک می‌کند. آخرین نمایشنامه‌ای که حزب او برای جلب توجه عموم اجرا کرده قرار دادن الکساندر لوگووی، مظنون اول پرونده قتل الکساندر لیتویننکو، در بالای فهرست نامزدهای این حزب در انتخابات دوما بود. لوگووی که مظنون است به مسموم کردن مامور سابق کا‌گ‌ب در لندن، اکنون به کمک «شاهکار» ژیرونوفسکی یکی از نمایندگان دوما است و با استفاده از مصونیت قضایی که این مقام برایش ایجاد کرده مساله استرداد او به بریتانیا دست کم برای چهار سال دیگر منتفی است.

 ژیرونوفسکی در نظر عموم مردم یکی از جیره‌خواران کرملین محسوب می‌شود و برنامه ستاد انتخاباتی او شعار نه چندان به روز «تقویت ارتش» و «حفاظت از روسیه درباره مهاجمان خارجی» را به عنوان محور تبلیغات خود انتخاب کرده است. نظر سنجی‌ها نشان می‌دهند که ژیرونوفسکی احتمالاً حدود 11 درصد آراء را به خود اختصاص می‌دهد.

 

 آندره بوگدانوف، حزب دموکراتیک:

 

 بوگدانوف کاندیدای مرموز انتخابات روسیه است. او 37 ساله است و تقریباً غیر از مطالبی که روی وبلاگ شخصی‌اش منتشر شده، کسی چیز زیادی درباره او نمی‌داند. البته وبلاگ شخصی بوگدانوف نیز بیش از این که اطلاعاتی درباره این نامزد انتخابات ریاست جمهوری در اختیار کاربران قرار دهد، به نمایش عکس‌های آخرین سفر تفریحی بوگدانوف اختصاص یافته که او را با مایو در کنار دریاچه‌ای نشان می‌دهد. در حقیقت بوگدانوف با موهای بلندی که همیشه پشت سرش در حالتی آشفته و مجعد قرار گرفته‌اند بیشتر به خوانندگان موسیقی راک در دهه 1980 شبیه است تا سیاستمدار.

 حزب دموکرات او نیز در آماری که با توصیف نامزد حزب‌اش در انتخابات ریاست جمهوری تطابق دارد، در آخرین انتخابات روسیه که انتخابات دوما بود تنها 90 هزار رای کسب کرد. و جالب این که با این حال بوگدانوف موفق شده است دو میلیون امضا در حمایت از خود جمع کند که پیش شرط نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری است و بنا به رای کمیسیون برگزاری انتخابات روسیه شمار امضاهای جعلی در این مجموعه بیش از پنج درصد میزان قانونی آن نبوده است.

 گفته می‌شود که او از سوی کرملین حمایت می‌شود تا در این انتخابات شرکت کند و هدف اصلی از حضور او شکستن آراء مخالفان پوتین است. همچنین گفته می‌شود که او پیش از این یکی از اعضای ارشد «حزب روسیه متحد»، حزب محبوب پوتین بوده است.

 شعار انتخاباتی او پیوستن روسیه به اتحادیه اروپا است. بر اساس نظر سنجی‌ها او شانسی برای ربودن بیش از 1 درصد آراء ندارد.

 

 میخاییل کاسیانوف و گری کاسپاروف:

 

 این افراد در حالی وارد گود رقابت انتخابات ریاست جمهور روسیه می‌شوند که پیش از این میخاییل کاسیانوف 50 ساله و نخست وزیر اسبق روسیه به اتهام جعل بیش از 13 درصد از دو میلیون امضای حمایت کاندیداتوری، توسط کمیسیون برگزاری انتخابات از فهرست نامزدهای حذف شده است و گری کاسپاروف، قهرمان مشهور شطرنج که از مخالفان سرسخت پوتین است نیز به دلیل مشکل تراشی‌های دولت برای پذیرش کاندیداتوری او، از ادامه راه منصرف شده است. کاسیانوف نیز که در سال‌های اخیر به جمع منتقدان پوتین پیوسته است ادعای کمیسیون انتخابات را درباره جعل امضاهای او دسیسه کرملین می‌داند و آن را تکذیب می‌کند.

 



<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

در حادثه غرق شدن کشتی ولگا؛ دستکم یکصد و شانزده نفر کشته شدند
خرافات در روسیه
آموزش زبان روسی
چچن
مولداوی بین تمایل به اتحادیه روسیه- بلاروس و اتحادیه اروپا سرگرد
عملیات هیلمر و آغاز جنگ جهانی دوم
تائید نسل کشی مردم غیر نظامی اوستیای جنوبی توسط نیروهای گرجی
سرآغاز کلام
[عناوین آرشیوشده]


[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

©template designed by: www.persianblog.com

border="0" ALT="Google" align="absmiddle">